معنی مسکین چال - جستجوی لغت در جدول جو
مسکین چال
نام مرتعی در آمل
ادامه...
نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مشکین خال
(مُ / مِ)
دارندۀ خال مشکین. دارای خال سیاه:
به نزد من مه من سرو و ماه مطلق نیست
که سرو غالیه زلف است و ماه مشکین خال.
سوزنی
ادامه...
دارندۀ خال مشکین. دارای خال سیاه:
به نزد من مه من سرو و ماه مطلق نیست
که سرو غالیه زلف است و ماه مشکین خال.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
مشکین چاه
(مُ / مِ)
مشکین چه . کنایه از خال خوبان است، و در جای دیگر خال را مشکین جو گفته اند... (برهان) (آنندراج). و رجوع به مادۀ قبل شود
ادامه...
مشکین چَه ْ. کنایه از خال خوبان است، و در جای دیگر خال را مشکین جو گفته اند... (برهان) (آنندراج). و رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
منکی چال
(مَ گَ)
دهی از دهستانهای سوادکوه. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو انگلیسی ص 42)
ادامه...
دهی از دهستانهای سوادکوه. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو انگلیسی ص 42)
لغت نامه دهخدا
مشکین خال
خال سیاه در رخ معشوق: ماهی که نظیر خود ندارد بجمال چون جامه ز تن بر کشد آن مشکین خال. (حافظ)
ادامه...
خال سیاه در رخ معشوق: ماهی که نظیر خود ندارد بجمال چون جامه ز تن بر کشد آن مشکین خال. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مشکین چاه
مشکین چاه
خال سیاه در رخ معشوق
ادامه...
خال سیاه در رخ معشوق
فرهنگ لغت هوشیار